- گردون شناس
- ستاره شناس، منجم
معنی گردون شناس - جستجوی لغت در جدول جو
- گردون شناس
- اخترشناس، منجم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منجمی اختر شناسی
شکافندۀ آسمان، آنکه فضا را بشکافد و به آسمان برسد، کنایه از آنچه صدایش به آسمان برسد، برای مثال ز غرّیدن کوس گردون شکاف / زمین را در افکند پیچش به ناف (نظامی - لغت نامه - گردون شکاف)
آنکه گردون را بشکافد، بانگ شیپور که باسمان رسد: زغریدن کوس گردون شکاف زمین را در افکند پیچش بناف. (نظامی)
تندرو سریع السیر: من آن باد رفتار گردون شتاب زبهر شما دوش کردم کباب. (بوستان)
آنکه گردون بدو پناه می برد: پادشاه ملک پرور داور گردون پناه سایه یزدان شکوه سلطنت دل شادشاه. (سلمان)